‏نمایش پست‌ها با برچسب رادیو فردا. نمایش همه پست‌ها
‏نمایش پست‌ها با برچسب رادیو فردا. نمایش همه پست‌ها

موسوى: امروز حتى هاشمى رفسنجانى را تحمل نمى كنند

مير حسين موسوى، نامزد معترض انتخابات رياست جمهورى، روز چهارشنبه با انتقاد از فضاى سياسى ايران گفت: امروز حتى حضور فردى مثل هاشمى رفسنجانى را نيز تحمل نمى كنند.

آقاى موسوى در ديدار با با گروهى از اساتيد دانشگاه و مديران رسانه ها بر ادامه پيگيرى مدنى مطالبات تاكيد كرد و از مردم خواست تا در اين راه بر تدبر و تدبير تكيه كنند.

وى افزود: «در آينده بايد ذيل شعارهايى جمع شد كه بتوانند اجماع عمومى را ايجاد كنند. نماد سبز در ماه‌هاى گذشته نشان داد كه مى‌ توان افراد بسيارى را با گرايش‌ ها و منافع مختلف در كنار يكديگر قرار داد، به نحوى كه همه آنها بر سر حداقل‌ هايى به توافق برسند.»

اين نامزد معترض مى گويد: «از اين پس با دولتى سر و كار داريم كه نخبگان تمايلى براى كار كردن در اين دولت ندارند و از سوى ديگر دولت نيز تمايلى براى استفاده از تجربه نخبگان ندارد.»

آقاى موسوى اظهار داشت: «اين يعنى فقدان كارآمدى و مشروعيت كه هم مى تواند مشكلات داخلى را افزايش دهد و هم زمينه رشد مشكلات خارجى را دامن بزند.»

نخست وزير سابق ايران يكى از نامزدهاى اصلى در انتخابات رياست جمهورى دهم بود كه دنبال اعلام نتيجه آن مبنى بر معرفى محمود احمدى نژاد به عنوان فرد پيروز اعلام كرد كه در اين انتخابات تقلب هاى گسترده اى صورت گرفته است.

آقاى موسوى با رد نتيجه انتخابات گفت كه دولت بر آمده از آن را به رسميت نمى شناسد و نامشروع است.

اين نامزد معترض به انتخابات در ديدار روز چهارشنبه خود به تمايل قدرت به «مطلق شدن» اشاره كرد و گفت: «تنها تحركات مردمى مى تواند به اين ميل مهار بزند.»

وى افزود: «براى همين حضور مردم در شكل گيرى گفتمان مورد نياز در صدر نيازها قرار دارد، آن هم در وضعى كه اين روزها حتى حضور فردى مثل هاشمى رفسنجانى را نيز تحمل نمى كنند. وقتی در بخش‌هایی از حاکمیت امثال آقای هاشمی هم تحمل نشوند جامعه لاجرم به سمت نظامی‌تر شدن و امنیتی‌تر شدن پیش خواهد رفت که هیچ‌کس از این مسئله استقبال نخواهد کرد.»

«ما در انتخابات قدرت همگانى را تجربه كرديم؛ قدرتى كه مى تواند هيچ قيد و بندى نداشته باشد، براى همين مى خواهيم با يك مركزيت كوچك سياسى متشكل از برخى چهره هاى سياسى زمينه تولد يك هويت بزرگ اجتماعى را ايجاد كنيم.»
نتيجه انتخابات رياست جمهورى موجى از اعتراض ها و تظاهرات خيابانى را در تهران و ساير شهرهاى ايران به دنبال داشت و معترضان خواستار ابطال انتخابات شدند. اين اعتراض ها هم اكنون نيز ادامه دارد و هر چند روز يكبار با برخوردهاى پليسى روبرو مى شود.


در نتيجه اعتراض ها كشته شدن حداقل ۲۰ نفر تاييد شده است. اين در حالى است كه مخالفان هر روز با اعلام اسامى كشته شدگان مى گويند كه شمار افراد به قتل رسيده از سوى نيروهاى امنيتى، بسيج و لباس شخصى ها بيش از اين تعداد است.

«اجماع بر سر شعارها»

مير حسين موسوى در سخنان خود برقرارى «اجماع بر سر شعارها» را يكى از اهداف اصلى دانست و گفت: «ما در انتخابات قدرت همگانى را تجربه كرديم؛ قدرتى كه مى تواند هيچ قيد و بندى نداشته باشد، براى همين مى خواهيم با يك مركزيت كوچك سياسى متشكل از برخى چهره هاى سياسى زمينه تولد يك هويت بزرگ اجتماعى را ايجاد كنيم.»

اين نامزد معترض اوايل تيرماه اعلام كرد كه قصد دارد يك جبهه سياسى را براى پيگيرى خواسته ها و مطالبات راى دهندگان در انتخابات را ايجاد كند.

به گفته نزديكان آقاى موسوى، احتمال مى رود تا آخر هفته جارى اين جبهه تشكيل شود.

نخست وزير سابق ايران با بيان اينكه در شرايط فعلى، «آستانه تحمل كوتاه شده است» اظهار داشت: «در چنين شرايطى آگاهى مردم مى تواند سرنوشت ساز باشد. بايد مردم را آگاه و پيرامون گفتمانى رو به كمال نگه داشت تا مشكلات در آينده رشد شديدى نداشته باشد.»

به گفته وى، «راه برون رفت از بحران هاى موجود بازگشت به خواست واقعى مردم است.»

«اعترافات بازداشت شدگان از تلویزیون پخش می شود»

یکی از اعضای کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گفته است، «اعترافات» بازداشت شدگان اخير طی روزهای آينده و در زمان‌های مناسب از تلویزیون جمهوری اسلامی پخش خواهد شد.

زهره الهيان، نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و عضو کميسيون امنيت ملی و سياست خارجی روز چهارشنبه به خبرگزاری ايلنا گفت، اعضای این کمیسیون در چلسه روز سه شنبه خود با وزیر اطلاعات خواستار پخش «اعترافات» بازداشت شدگان اخیر «به منظور مطلع شدن مردم از دست‌های ِ پشت پرده اين رويدادها» شده‌اند.

پیشتر يدالله جوانی، رئيس اداره سياسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از «پخش اعترافات بازداشت شدگان اخير از صدا و سيما» به عنوان « يکی از را ه های بازسازی اعتماد آن بخش از جامعه که اعتمادش مخدوش شده» نام برده بود.

وی در نوشتاری که روز سه‌شنبه از طریق خبرگزاری جمهوری اسلامی منتشر شد، رهبران بازداشت شده اصلاح طلبان را به طراحی «سناريوهای خطرناک و ساختار شکنی» متهم کرده بود.

با این حال هفته گذشته غلامحسين محسنی اژه‌ای، وزير اطلاعات جمهوری اسلامی گفته بود، پخش اعترافات دستگير شدگان «ناآرامی های اخیر» به نظر قاضی پرونده بستگی دارد.

پیشتر گزارش‌های متعددی، در باره اعتراف‌گيری از شماری از دستگيرشدگان حوادث اخير ايران، منتشر شده و بخش‌هایی از «اعترافات» چند تن از دستگیرشدگان نیز از طریق برخی از رسانه‌های حامی دولت پخش شده بود.

همچنین احمد جنتی، ریيس شورای نگهبان نيز در نماز جمعه تهران گفته بود، «اعتراف گيری‌ها» آغاز شده است.

از سوی دیگر فعالان اصلاح طلب و گروههای حقوق بشر بارها هشدار داده اند که مسئولان امنيتی جمهوری اسلامی با زير فشار گذاشتن و شکنجه زندانيان می کوشند از آنها برای نمايش های تلويزيونی «اعتراف» بگيرند.

سازمان ديده بان حقوق بشر نیز در واکنش به این گزارش‌ها با صدور بیانیه‌ای مقام‌های جمهوری اسلامی را متهم کرده است، که از طریق «بازجويی های خشن، ضرب و شتم، محروميت از خواب و تهديد به شکنجه» در صدد هستند،تا آنها را به «اعترافات دروغين» وادار کنند.

خانم شیرین عبادی برنده جایزه صلح نوبل و از فعالان حقوق بشر در باره ارزش این «اعتراف‌ها» به رادیو فردا گفته است:« اعترافاتی که شخصی در بازداشتگاه عليه خود يا سايرين می‌کند، در حالتی که دسترسی به وکيل ندارد و در شرايط روحی و جسمی قرار گرفته که تحت فشار است، به هيچ وجه ارزش قضايی ندارد و محاکم نبايد به اين گونه اعترافات ترتيب اثر بدهند. دنيا هم اين اعترافات را مهم نمی‌داند و به آنها گوش نمی‌کند.»

اين در حالی است که خانم زهره الهیان نماينده تهران در مجلس شورای اسلامی با تاکید بر لزوم «پخش اعترافات» به منظور مشخص شدن «عوامل اصلی» گفته است: « در صورت آگاهي دادن به مردم ،قادر به جدا كردن حساب مردم از اغتشاشگران خواهيم بود.»

آغاز اعتصاب غذا در برابر سازمان ملل برای حمایت از معترضان ایرانی

اعتصاب غذای دهها تن از روشنفکران، هنرمندان، فعالان سياسی و مدافعان حقوق بشر روز چهارشنبه در مقابل ساختمان سازمان ملل متحد در نیویورک آغاز شد و قرار است سه روز ادامه یابد.

در هفته های اخير، تظاهرات گسترده ای در شهرهای ايران در اعتراض به نتايج انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد صورت گرفته است.

معترضان در اين تظاهرات خواستار ابطال نتايج انتخابات رياست جمهوری شده اند.

پيشتر، ۲۶ تن از روشنفکران، فعالان سياسی و مدافعان حقوق بشر با انتشار نامه ای اعلام کردند که در برابر ساختمان سازمان ملل متحد در نيويورک اقدام به اعتصاب غذا خواهند کرد.

از جمله امضاء کنندگان اين نامه عبدالعلی بازرگان، حسين بشيريه، نيره توحيدی، فاطمه حقيقت جو، کاظم علمداری، منصور فرهنگ، احمد کريمی حکاک، مهرانگيز کار، اکبر گنجی و مهرداد مشايخی هستند.

«پشتيبانی از جنبش سبز مردم ايران و محکوم کردن تقلب گسترده در انتخابات، سرکوب بی رحمانه اعتراضات مردمی و بازداشت غير قانونی صدها شهروند و فعال سياسی و اجتماعی» از جمله اهداف اعتصاب غذای امضاء کنندگان نامه در مقابل سازمان ملل متحد در نيويورک است.

امضاکنندگان این نامه، با اشاره به آنچه «کودتای دولت حاکم بر ايران» عليه مردم ناميده اند، نوشته اند: « ... دولت برآمده از کودتا در برابر موج اعتراضات گسترده، اما آرام و صلح جويانه مردم نسبت به نقض آشکار حقوق اساسی شان دست به سرکوبی بسيار خشونت آميز و بی رحمانه زده است.»

در اين حال، شمار ديگری از هنرمندان و نویسندگان ایرانی چون رضا براهنی، گوگوش، ابی، منيرو روانی پور، شهريار قنبری و شاهين نجفی نيز در روزهای اخير اعلام کرده بودند که در اين اعتصاب غذا شرکت خواهند کرد.

در اين ميان، ده ها تن نيز حمايت خود را از اين حرکت اعتراضی ابراز داشته اند.

اين نامه در ابتدا از سوی طاهر احمدزاده، يرواند آبراهاميان، مهرزاد بروجردی، شهرنوش پارسی پور، عبدالکريم سروش، علی کشتگر، محسن مخملباف، رضا معينی، اکبر موسوی خوئينی ها و حسن يوسفی اشکوری مورد حمايت قرار گرفت.

پس از آن نيز چهره های سرشناسی همچون نوام چامسکی، نوسینده سرشناس آمریکایی، و رابرت ردفورد، هرنپیشه هالیوود، حمايت خود را از اين حرکت اعتراضی اعلام کرده اند.

در همين حال، ۲۶ تن ديگر از اساتيد دانشگاه، فعالان مدنی و مديران گوگل نيز روز دوشنبه با انتشار بيانه ای به جمع حاميان اعتصاب غذای سه روزه پيوستند.

از جمله اين افراد، مارتا نسبام، جوشوا کوهن، عباس ميلانی، بتسی کوهن و جوآن لاندی هستند.

در اين بيانيه آمده است: « ... در پاسخ به انتخابات رياست جمهوری ۲۲ خرداد، جنبش سبز دموکراتيک ايران سر بر آورد. در واکنش به سرکوب اين جنبش از سوی جمهوری اسلامی، اکبر گنجی دراقدامی هماهنگ، همه را به شرکت در اعتصاب غذا فرا خوانده است تا جنبش سبز ايران مورد حمايت جهانی قرار گيرد.»

امضاکنندگان بيانيه «از همه آزاديخواهان دعوت کرده اند تا برای نشان دادن همبستگی با مردم ايران» به اين اعتصاب غذا بپيوندند.

ديدار زهرا رهنورد و ميرحسين موسوی با خانواده سهراب اعرابی

یک عضو خانواده سهراب اعرابی به رادیو فردا گفت: مير حسين موسوی و زهرا رهنورد شامگاه سه‌شنبه با حضور در خانه این قربانی نا آرامی های پس از انتخابات ریاست جمهوری با خانواده وی ابراز همدردی کردند.

يک روز پس از خاکسپاری سهراب اعرابی، جوان نوزده ساله‌ای که در راهپيمايی مردم تهران در اعتراض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری با شليک گلوله کشته شد، ميرحسين موسوی به اتفاق همسرش به منزل وی رفت و با اعضای خانواده وی ابراز همدردی کرد.

برخی گزارش‌ها حکايت از آن دارد که سهراب اعرابی در روز ۲۵ خرداد ماه و در جريان راهپيمايی ميليونی طرفداران ميرحسين موسوی در تهران هدف گلوله قرار گرفته و در بيمارستان جان سپرده است.

ملیحه محمدی، عمه این قربانی حوادث اخیر که در خارج از کشور به سر می برد در گفت و گو با رادیو فردا جزئیات بیشتری از این دیدار و صحبت های رد و بدل شده بیان نکرد.

مقام‌های قضايی جمهوری اسلامی روز شنبه بيستم تيرماه خبر مرگ سهراب اعرابی را به خانواده وی اطلاع داده بودند.

به گفته يکی از بستگان سهراب، وی پس از شرکت در راهپيمايی ۲۵ خرداد، ديگر به خانه برنگشته بود.

در اين مدت مادر وی هر روز برای کسب اطلاع از سرنوشت فرزندش به مقابل زندان اوين می‌رفت، ولی مسئولان مربوطه از دادن اطلاعات خودداری می‌کردند.

راهپيمايی مسالمت آميز روز ۲۵ خرداد با حضور صدها هزار معترض به نتيجه انتخابات رياست جمهوری در تهران برگزار شد. به دنبال انجام اين راهپيمايی، راديو دولتی ايران اعلام کرده بود، دست کم هفت نفر در اين روز در تهران کشته شدند.

بر اساس آمارهای رسمی دست‌کم ۲۰ نفر در روايدادهای پس از انتخابات به دست بسيج يا نيروهای انتظامی کشته شده‌اند. با این حال احتمال داده می شود که تعداد کشته شدگان بسیار فراتر از این رقم است.

در همین زمینه، سایت «نوروز»، وابسته به جبهه مشارکت ایران اسلامی، از احزاب اصلاح طلب، گفته است که صدها جسد کشته شدگان نا آرامی های اخیر در ایران در سردخانه ای در جنوب غربی تهران نگهداری می شود.

مقام های ایران هنوز به این خبر و اخبار مشابه در باره تعداد مفقودین واکنش نشان نداده اند.

مير حسين موسوی، نامزد معترض انتخابات، ضمن محکوم کردن کشتار مخالفان نتیجه انتخابات ریاست جمهوری بارها از مقام‌های جمهوری اسلامی خواسته است، هر چه سريعتر افراد بازداشت شده را آزاد کنند.

وی همچنين تاکيد کرده است که به مبارزه خود ادامه خواهد داد.

آقای موسوی به حرکت سياسی خود در چارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی اشاره کرده و گفته است: «بايد تلاش کنيم که از طريق حرکت در چارچوب قانون، اعتراض خود را نسبت به محتوای حرکت صورت گرفته نشان دهيم. اعتنا و توجه به چارچوب ‌های قانونی برای ما اهميت فوق ‌العاده ‌ای دارد.»

در همين زمینه يکی از مشاوران موسوی اعلام کرده است، تشکيل يک جبهه سياسی در دستور کار آقای موسوی است و به زودی خبر تشکيل آن اعلام می شود.

کروبی خواستار ادامه «مبارزه» شد

مهدی کروبی، یکی از دو نامزد اصلاح‌طلب دهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری، از کسانی که به نتایج انتخابات معترض هستند، خواست که تا گرفتن مطالبات خود، به «مبارزه» ادامه دهند.

این نامزد اصلاح‌طلب در دیدار با جمعی از اعضای سایت‌های خبری حامی وی و جوانان ستادهای انتخباتی‌اش بار دیگر تاکید کرد که دولت برآمده از انتخابات۲۲ خرداد فاقد «مشروعیت»است.

به گزارش سایت سحام نیوز، سایت خبری ستاد مهدی کروبی، دبیر کل حزب اعتماد ملی همچنین با اشاره به رویداد‌های پس از انتخابات بر ضرورت ارتباط با «نیروهای حزبی و غیرحزبی» تاکید کرد و گفت: «ما باید سختی‌ها را تحمل کنیم و البته به کار تشکیلاتی و حزبی خودمان بپردازیم و انسجام کار حزبی خود را افزایش دهیم.»

مهدی کروبی همچنین گفت: «ماجرایی که در انتخابات دهمین دوره ریاست جمهوری روی داده است آنچنان روشن و آشکار است که همه نسبت به آن آگاه هستند؛ حتی اگر شما به شهر و یا روستایی بروید ساکنان آنجا داستان‌های بسیاری درباره این انتخابات دارند که برای شما نقل کنند بنابراین دفاع کردن از آنچه روی داده است جز اینکه اعتبار گوینده را زیر سوال ببرد نفع دیگری ندارد.»

وی در ادامه به طور خاص از احمد جنتی دبیر شورای نگهبان یاد کرد و گفت: «من هم قبول دارم که این انتخابات بی نظیرترین انتخاباتی بوده که برگزار شده است ولی درباره پاک بودن ان ابهاماتی وجود دارد که هنوز بدان پاسخی داده نشده است.»

احمد جنتی، دبیر شورای نگهبان که از سوی اصلاح‌طلبان به جانبداری از محمود احمدی‌نژاد متهم است در خطبه‌های نماز جمعه هفته گذشته انتخابات ریاست جمهوری را یک «انتخابات سالم» خوانده که به گفته وی «هيچ اشکالی نداشت». احمد جنتی همچنین معترضان به نتایج آن را نیز عده‌ای «آشوبگر» دانسته بود که به دنبال «انقلاب مخملی» بوده‌اند.

دبیر کل حزب اعتماد ملی در ادامه مشروعیت دولت آینده را به چالش کشید و گفت: «شاید به گفته آقایان پرونده این انتخابات بسته شده باشد ولی تبعات آن هنوز نمایان نشده است. این دولت در آینده مشکلات فراوانی را با جامعه، دانشگاهیان، نخبگان و روشنفکران خواهد داشت. زیرا دولتی که بدون رای مردم سکان اداره کشور را برعهده بگیرد مشروعیت ندارد و البته روز به روز این واقعیت آشکارتر می‌شود.»

به گفته مهدی کروبی انتخابات ریاست‌ جمهوری اخیر و رویدادهای پس از آن بیانگر این است که مردم «مصمم» هستند تا در «شرایط موجود» کشور «تغییر» ایجاد کنند.

وی همچنین موضع‌گیری‌های جناح حاکم درباره کشته شدن و ضرب و شتم مردم در اعتراض‌های اخیر را «متناقض» دانست و با اشاره به درخواست محمود احمدی‌نژاد برای پیگیری قتل ندا صالحی آقا سلطان گفت: «نامه احمدی‌نژاد در خصوص رسیدگی به پرونده قتل ندا آقا سلطان در حالی برای رئیس قوه قضائیه ارسال می‌شود که در این جریان به قول احمدی مقدم ۲۰ نفر دیگر نیز به قتل رسیده‌اند. همان افرادی که ۱۹ نفر دیگر از شهروندان را به قتل رساندند، ندا آقا سلطان را نیز به قتل رسانده‌اند . همان‌هایی این قتل‌هاو فجایع را انجام داده‌اند که با باتوم، اسلحه و با خشونت به خوابگاه‌ها، مجتمع‌های مسکونی، حریم خانواده‌ها، جمع مردم اعم از زن و مرد حمله کردند.»

دبیر کل حزب اعتماد ملی در بخشی دیگر از سخنان خود به اتهاماتی که این روزها به معترضان انتخابات زده می‌شود پرداخت و گفت: گفت: «در آن زمان هنگامی که تظاهراتی برگزار می‌شد شاه مردم را متهم می کرد که به خاطر ۲۵ قرانی به خیابان ها آمده‌اند ولی دیگر نمی‌توان با چنین روشی مردم معترض به شرایط موجود را متهم کرد، اکنون دیگر تاریخ مصرف چنین گفتمان‌هایی گذشته است و ربط دادن عناوینی همچون اراذل و اوباش، خس و خاشاک و ارتباط با بیگانگان به مردم سخنانی سنجیده نیست.»

مهدی کروبی تصریح کرد: «اکنون باید به مبارزه ادامه دهیم هر چند که ممکن است شرایط سختی را پیش رو داشته باشیم . نباید شکست موجب ناامیدی در ما شود البته ما به مبارزه در خفقان و شرایط سخت عادت داریم و این شما جوانان هستید که باید خودتان را برای فعالیت در شرایط سخت اماده کنید.»

وی همچنین از مجتبی تهرانی یکی از اعضای ستاد و خبرنگار سایت حزب اعتماد ملی که در زندان به سر می‌برد و سایر زندانیان انتخاباتی یاد کرد.

همبستگی هنرمندان ايرانی مقيم هلند با مردم ايران

حميد طباطبايی، موسيقيدان ساکن هلند، به راديو فردا می گويد که شماری از هنرمندان مقيم این کشور برای ابراز همبستگی با مردم ايران، يکشنبه برنامه ای در آمستردام اجرا می کنند.

آقای طباطبايی افزود که قرار است شماری از موسيقيدانان، فيلم سازان و شاعران ايرانی در برنامه روز يکشنبه که در ساعت سه بعد از ظهر در کليسای Mozes & Aaronkerk در مرکز آمستردام برگزار می شود، به مدت ۱۰ دقيقه برنامه اجرا کنند.
آقای طباطبايی اهداف اين برنامه را همبستگی با مردم ايران، اعتراض به سرکوب معترضان در اين کشور و آگاه کردن مردم هلند از وضعيت ايران می خواند.


مقامات امنیتی ایران در هفته های گذشته، پس از اعتراضات گسترده به نتایج انتخابات ریاست جمهوری، صدها نفر از شخصیت های سیاسی، خبرنگاران، مدافعان حقوق بشر و معترضان را بازداشت کرده اند.

نهادهای بین المللی حقوق بشر نگرانی خود را از وضعیت این افراد اعلام کرده اند.

آقای طباطبایی می افزايد که اين برنامه کاملا رايگان است و مسئولان کليسا را بدون هيچ هزينه ای در اختيار هنرمندان ايرانی قرار داده اند.

برنامه با سخنان رناته فان در زی، روزنامه نگار هلندی آغاز خواهد شد.

در برنامه «همبستگی هنرمندان ايرانی مقيم هلند با مردم ايران»، اين هنرمندان به ارائه آثار خود خواهند پرداخت:

رضا علامه زاده (فيلم)، مهرناز صالحی (آواز)، حميد طباطبايی (پيانو)، ، ناصر فاخته (شعر) و نفيس نيا (شعر)، فرشاد آريا (فيلم)، پژمان اکبرزاده (پيانو)، بابک اميری (گيتار و آواز)، سوسن رضايی (داستان)، نارسيس زهره نسب (شعر)، پروين صاحب ديوانی – اخباری (آواز)،


آقای طباطبایی ابراز امیدواری می کند که هلندی ها نیز در کنار ایرانی ها در این برنامه حضور پیدا کنند تا هر چه بیشتر از وضعیت ایران مطلع شوند.

در هفته های گذشته شهرهای مختلف جهان نیز شاهد راهپیمایی ها و اعتراضات متعددی به نتایج انتخابات ریاست جمهوری ایران بوده است.

حتی مردم شهرهایی که جمعیت ایرانی در آنها زیاد نیست، همچون پراگ در جمهوری چک و ورشو در لهستان، به حمایت از حامیان میرحسین موسوی برخاسته‌اند و در خیابان‌ها یا در فضای مجازی اینترنت با تشکیل گروه‌های کوچک و بزرگ بارها از گوشه و کنار دنیا اعلام حمایت کرده‌اند.

دانشجویان فعال در اعتراض ها از تحصیل محروم می شوند

به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی معاون دانشجویی وزارت علوم وتحقیقات و فن آوری گفت دانشجویانی که در جریان انتخابات اخیر ریاست جمهور ی مرتکب خطا شده اند از تحصیل بازداشته خواهند شد. اوگفت این دانشجویان نه تنها به حقوق مادی ، بلکه به حقوق معنوی ملت آسیب زده اند.
محمود ملاباشی ،شنبه شب در همدان به خبرنگاران گفت با هرکس که برای پیشبرد هدف های سیاسی به اموال عمومی خسارت وارد آورد بشدت مقابله می شود.
او افزود وزارت علوم در حال جمع بندی اطلاعات و اعلام نظر از دانشگاه های کشور در مورد دانشجویان در جریان قبل و بعد از انتخابات است.

حسین شریعتمداری: موسوی و خاتمی پاسخ‌گوی خیانت‌ آشکار باشند

مدیر مسئول و نماینده رهبر ایران در روزنامه کیهان روز شنبه میرحسین موسوی را تلویحا عامل آمریکا خوانده و خواستار آن شد که او و محمد خاتمی پاسخ‌گوی «جنایات هولناک و خیانت آشکار» باشند.

حسین شریعتمداری در سرمقاله امروز روزنامه تندروی کیهان این احتمال را مطرح کرده است که «آقای موسوی و برخی از اطرافیانش جنایات انجام‌شده را به عنوان یک ماموریت مرتکب شده»اند.
آقای شریعتمداری می‌گوید که «اسناد و مدارک غیرقابل‌انکار فراوانی از این ماموریت بیرونی حکایت می‌کند»، اما نمونه‌ای از این مدارک ارائه نمی‌کند.

حسین شریعتمداری که نماینده آیت‌الله علی خامنه‌ای در کیهان است خواستار آن شده است که میرحسین موسوی و محمد خاتمی، از حامیان اصلی آقای موسوی در انتخابات اخیر ریاست جمهوری، به جرم «قتل انسان‌های بی‌گناه، برپایی آشوب و بلوا و اجیر کردن اراذل و اوباش برای تعرض به جان و مال و ناموس مردم... در دادگاهی علنی و در مقابل چشم مردم خون‌خواه پاسخ‌گو باشند».

بنا بر منابع رسمی، در راه‌پیمایی‌های اعتراضی که پس از اعلام نتیجه انتخابات ریاست جمهوری توسط وزارت کشور دولت نهم به راه افتاد و بسیاری از خبرگزاری‌ها آنها را در تاریخ سی‌ساله جمهوری اسلامی بی‌سابقه توصیف کردند، دست‌کم ۲۰ نفر کشته و صدها نفر زخمی و مجروح شدند.

نماینده رهبر ایران در روزنامه کیهان می‌افزاید: «بی‌حساب نبود که آمریکا، اسرائیل، اتحادیه اروپا و... در حمایت از موسوی و دارودسته‌اش یقه چاک می‌کردند و تمامی توان سیاسی... خود را در پشتیبانی از این جماعت به کار گرفته بودند.»

حسین شریعتمداری در حالی کشورهای غربی از جمله آمریکا را به حمایت همه‌جانبه از نامزد اصلی اصلاح‌طلبان ایران در انتخابات متهم می‌کند که باراک اوباما، رئیس جمهور آمریکا، از سوی جمهوری‌خواهان این کشور متهم می‌شد که چرا دست روی دست گذاشته و از میرحسین موسوی و اعتراضات مردم ایران حمایت نمی‌کند.

مدیرمسئول روزنامه کیهان آخرین بیانیه میرحسین موسوی را نیز که یک روز پس از تایید نتیجه انتخابات توسط شورای نگهبان منتشر شد پرده‌ای دیگر از «پروژه دیکته‌شده ‌آمریکایی‌ها» خوانده و چاره کار را «کور کردن چشم فتنه» دانسته است.

آقای موسوی در این بیانیه با اشاره به این که باید به خرد و قانون و مردم بازگشت گفته بود: «از اين پس ما دولتی خواهيم داشت که از نظر ارتباط با ملت در ناگوارترين شرايط به سر می‌برد و اکثريتی از جامعه که اينجانب نيز يکی از آنان هستم مشروعيت سياسی آن را نمی‌پذيرد.»

نشریات و رسانه‌های حامی محمود احمدی‌نژاد در حالی به فعالیت خود ادامه می‌دهند که بسیاری از روزنامه‌نگاران منتقد دولت یا در بازداشت هستند یا با سانسور شدید دست و پنجه نرم می‌کنند.
سرمقاله حسین شریعتمداری در حالی منتشر شده است که روزنامه جوان،‌ نشریه تندروی نزدیک به سپاه، نیز از نامه صد نماینده مجلس ایران به قوه قضاییه برای برخورد با «عوامل اغتشاشات» و «سرکردگان این حوادث» خبر داده است.


میرحسین موسوی و مهدی کروبی، دو رقیب اصلی محمود احمدی‌نژاد در انتخابات، که اعلام کرده‌اند دولت جدید ایران را مشروع و آقای احمدی‌نژاد را رئیس جمهور ایران نمی‌دانند و همین طور محمد خاتمی بارها از سوی نشریات و رسانه‌های حامی دولت نهم به عنوان سازمان‌دهندگان ناآرامی‌های اخیر معرفی شده‌اند.

نشریات و رسانه‌های حامی محمود احمدی‌نژاد در حالی به فعالیت خود ادامه می‌دهند که بسیاری از روزنامه‌نگاران منتقد دولت یا در بازداشت هستند یا با سانسور شدید دست و پنجه نرم می‌کنند.

به گزارش کمپین بین‌المللی حقوق بشر در ایران، از ۲۳ خردادماه به این سو دست‌کم دو هزار نفر از جمله چند ده استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار و دانشجو بازداشت شده‌ و از برخی از آنها «اعترافاتی» منتشر شده است.

مدیر مسئول روزنامه کیهان میرحسین موسوی را جاسوس آمریکا خواند


حسین شریعتمداری، مدیرمسئول روزنامه کیهان، میرحسین موسوی، از نامزدهای اصلاح طلب انتخابات اخیر ریاست جمهوری ایران، را جاسوس آمریکا خواند.
مدیر مسئول روزنامه کیهان از سوی آیت الله علی خامنه ای، رهبر جمهوری اسلامی، منصوب می شود.
آقای شریعتمداری در سرمقاله روز شنبه روزنامه کیهان، اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر در ایران را « پروژه دیکته شده آمریکایی ها » خواند و خواستار محاکمه میرحسین موسوی و محمد خاتمی، رییس جمهوری سابق، به اتهام « جنایت و خیانت » شد.
آقای موسوی و خاتمی، همچون دیگر سیاستمداران اصلاح طلب و هوادارانشان، نتایج انتخابات ریاست جمهوری اخیر ایران را زیر سوال برده اند و بر این باورند که در آن تقلب گسترده ای صورت گرفته است.

پلیس راه ایران از رانندگان تست الکل می گیرد

ایسنا، خبرگزاری دانشجویان ایران، از قول فرمانده پلیس راه جمهوری اسلامی گزارش داد از روز شنبه، علاوه بر آزمایش اعتیاد از رانندگان در جاده های سراسر کشور تست الکل نیز به عمل خواهد آمد.
علیرضا اسماعیلی به ایسنا گفت در صورت مثبت بودن این آزمایش راننده متخلف تحويل مراجع قضايی خواهد شد.
پیشتر، از ابتدای امسال آزمايش اعتياد در جاده‌های كشور اجرايي شده بود.
به گفته فرمانده پليس‌راه ايران در این آزمایش که با نمونه‌برداری از بزاق دهان انجام می گیرد رانندگاني كه ۲۴ ساعت قبل مواد مخدر و یا مشروبات الكلی مصرف كرده باشند مشخص خواهند شد.

اظهار بی‌اطلاعی استانداری تهران از «مصوبه ورود نیروی انتظامی به کوی»

معاون سیاسی استاندار تهران روز جمعه گفته رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در مورد ورود نیروی انتظامی به کوی دانشگاه در جریان اعتراضات به نتیجه انتخابات را رد کرد.

علی عباسپور، رییس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس،‌ پیشتر گفته بود که در حوادث اخیر کوی دانشگاه تهران نیروی انتظامی بر اساس مصوبه شورای تامین استان تهران وارد کوی شده است. شورای تامین استان تهران مستقیما زیر نظر استاندار قرار دارد.

صفرعلی براتلو، معاون سیاسی استاندار تهران، ضمن اظهار بی‌اطلاعی از وجود چنین مصوبه‌ای از آقای عباسپور خواسته است مدارک خود را در این مورد ارائه کند و پاسخ‌گو باشد.

نیروهای لباس شخصی و نیروی انتظامی در شامگاه ۲۴ خرداد، دو روز پس از اعلام نتیجه انتخابات، با ورود به حریم کوی دانشگاه تهران، صحنه‌هایی مشابه با ۱۸ تیر سال ۱۳۷۸ به وجود آوردند. نیروهای امنیتی و لباس‌شخصی همچنین به خوابگاه دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه شیراز نیز حمله‌ور شدند.

به گفته دفتر تحکیم وحدت، در این نیروهای امنیتی به خوابگاه‌های دانشجویان دست‌کم پنج دانشجو در کوی دانشگاه تهران جان باختند. همین سازمان دانشجویی اعلام کرده است که در حمله به خوابگاه دانشگاه شیراز نیز دو نفر جان باخته‌اند.

در همین زمینه رییس دانشگاه تهران نیز روز جمعه تکذیب کرد که خود به نیروی انتظامی دستور ورود به کوی دانشگاه تهران را داده است.

پیشتر محسن کوهکن، سخنگوی هیات رئیسه مجلس، گفته بود که نیروی انتظامی به دستور رئیس دانشگاه تهران، فرهاد رهبر، وارد خوابگاه‌های این دانشگاه شده است.

آقای رهبر ضمن تکذیب این خبر در گفت‌وگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا، گفت در جلساتی که با نیروی انتظامی و نهادهای امنیتی داشته است مسئولان این نهادها «قول مساعد داده‌اند که قضیه را به‌سرعت پی‌گیری کرده و نتیجه را اعلام کنند».

رئیس دانشگاه تهران همچنین از تشکیل چهار کمیته ویژه برای تحقیق در مورد حوادث کوی دانشگاه خبر داد که «نمایندگان مجلس نیز در آنها حضور دارند».

مجلس شورای اسلامی در حالی برای رسیدگی به حوادث کوی دانشگاه کمیته تحقیق تشکیل داده است که علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، یک هفته پس از انتخابات حمله به کوی دانشگاه را به معترضان به نتیجه انتخابات نسبت داد که به گفته وی دانشجویان «حزب‌اللهی» را هدف قرار داده بودند.

پیشتر یکی از دانشجویان حاضر در درگیری کوی دانشگاه تهران به رادیو فردا گفته بود که نیروهای لباس شخصی با شکستن در بعضی از اتاق‌ها دانشجویان را کشان‌کشان بردند و با وارد کردن ضربات باتوم و با همکاری نیروهای پلیس آنها را بازداشت کردند.

وزیر خارجه اسبق بریتانیا: کسی دیگر گول این حرف‌ها را نمی‌خورد

ایران هفته گذشته ۹ کارمند ایرانی سفارت بریتانیا در تهران را به اتهام دست داشتن در ناآرامی‌های اخیر تهران بازداشت کرد. اتهامی که هنوز شواهدی برای اثبات آن ارائه نشده است.

در این میان در روزهای گذشته برخی از این افراد آزاد شده‌اند اما سرنوشت چند تن از آنان هنوز روشن نیست.

سر ملکم ریفکیند یکی از وزرای خارجه اسبق بریتانیا در گفت‌وگو با رادیو فردا به تشریح پیامدهای چنین اقدامی از سوی دولت ایران می‌پردازد.

رادیو فردا: آقای ریفکیند، شما در زمان نخست‌وزیری جان میچر، وزیر امور خارجه بریتانیا بودید. فکر می‌کنید دستگیری کارمندان سفارتخانه کشورتان چه تأثیری بر رابطه بریتانیا با ایران خواهد گذاشت؟

سر مالکوم ریفکیند: البته خوشحالیم که برخی از این افراد آزاد شده‌اند. اما در اصل این کار نباید صورت می‌گرفت. اتهاماتی که به این افراد وارد شده است کاملاً ساختگی و به دور از حقیقت محض است.

واضح است که ایران با این کار می‌خواهد وانمود کند که تظاهرات و اعتراضات مردم در تهران و شهرستان‌ها واقعی نیست که البته همه می‌دانند این یک دروغ است. هدف از این کار وارونه جلوه دادن مسائل و منحرف کردن توجه از اصل مسائل است. منتها فکر نمی‌کنم که کسی دیگر گول این حرف‌ها را بخورد.

علاوه بر مردم، رهبران معتبری هم از درون نظام همچون آقایان موسوی و کروبی و اکنون خاتمی، نتیجه این انتخابات را غیرقابل قبول دانسته‌اند. علاوه بر اینها احزاب مهمی از درون نظام همچون مجاهدین انقلاب اسلامی، مجمع روحانیون مبارز و حزب مشارکت و اعتماد ملی هم این انتخابات را رد کرده و به انحای مختلف دولت آقای احمدی‌نژاد را غیر قانونی اعلام خوانده‌اند. فکر می‌کنید تأثیر چنین شکاف عظیمی در درون دستگاه حاکم بر ایران بر آینده سیاسی این کشور چگونه باشد؟

من فکر می‌کنم که اگرچه تمام جهان با علاقه بسیار مسائل جاری در ایران را دنبال می‌کنند اما تصمیم و اقدام در این مورد با خود مردم ایران است. آنها هستند که باید در این مورد نظر خود را اعلام کنند و برای آینده کشورشان تصمیم بگیرند.

به هیچ وجه درست نیست که ما در این امور دخالت کنیم. اما کاری که می‌توانیم انجام دهیم و بر اساس قوانین بین‌المللی دخالت در امور ایران محسوب نمی‌شود این است که انگشت روی اقداماتی بگذاریم که خلاف موازین حقوق بشر است، خشونت‌هایی که علیه معترضان دارد صورت می‌گیرد.

می توانیم انگشت روی فاجعه کشته شدن مردم، زخمی شدن و شکنجه یا زندان شدن افراد بگذاریم و بگوییم سرکوب خشونت‌آمیز اعتراض‌های مردم ایران، خلاف موازین انسانی جامعه امروزی است.

به علاوه ما باید روش‌های صلح‌آمیز را به مردم ایران توصیه کنیم و به آنها بگوییم از آن طریق است که می‌توانند به خواسته‌های خود دست یابند.

فکر می‌کنید واکنش سایر کشورهای جامعه بین‌المللی به وقایع اخیر ایران چگونه باشد؟

من فکر می‌کنم سایر کشورهای جامعه بین‌الملل نیز همین روشی را که به آن اشاره کردم در پیش می‌گیرند که مبادا تصور شود که در مسائل داخلی ایران دخالتی انجام شده است. ما باید منتظر باشیم و ببینم که در روزها و هفته‌های آینده در ایران چه رخ خواهد داد.

اما بدون تردید می‌توان گفت که وجهه آقای احمدی‌نژاد به شدت صدمه دیده است و او دیگر نمی‌تواند مدعی باشد که از محبوبیت عامه مردم برخوردار است. به طبع این موضوع بر حضور او در جامعه بین‌الملل تأثیر انکارناپذیری خواهد گذاشت.

برخی تحلیلگران معتقدند با توجه به برنامه‌های هسته‌ای ایران و موقعیت استراتژیک و همچنین به خاطر مردم ایران، منزوی کردن دولت این کشور کار درستی نیست. نظر شما چیست؟

من فکر نمی‌کنم کسی خواهان منزوی کردن ایران باشد. اما اگر ایران خلاف تعهدات بین‌المللی خود عمل کند آن وقت جامعه بین‌المللی از جمله سازمان ملل مجبور خواهد شد که به نوعی پاسخ دهد. البته چنین وضعیتی به هیچوجه مطلوب نخواهد بود و مردم ایران نیز خواهان آن نیستند. اما بر عهده آنان است تا به دولت خودشان فشار آورند تا به تعهداتشان عمل کند.

فکر می‌کنید اگر اتهاماتی که علیه عوامل خارجی از جمله بریتانیا مطرح می‌شود باعث قطع شدن رابطه ایران با جامعه جهانی شود، ممکن است برای آقای احمدی‌نژاد و حامیان او هم تا اندازه‌ای مطلوب باشد؟

همین طور است که می‌گویید. در ایران گروه‌هایی هستند که آقای احمدی‌نژاد هم جزو آنهاست و مایلند رابطه ایران با غرب قطع شود. می‌خواهند دشمن خارجی را بهانه کنند تا روش کنونی را ادامه دهند. اما باز هم می‌گویم این بر عهده مردم ایران است که از حق خود به عنوان انتخاب دولت مورد نظرشان دست برندارند.

ایرانیان الهام بخش مردم جهان

بحران انتخاباتی ایران و تظاهرات وسیع معترضان که خواستار تغییرات سیاسی هستند در رسانه های جهان و بخصوص در رسانه های آمریکا توجه فراوانی را به خود جلب کرد. در آمریکا شمار زیادی از وب سایت‌های معروف و پرطرفدار به‌صورت زنده و مستمر حوادث ایران را منعکس می‌کنند. یکی از آنها وب سایت «هافینگتون پست» است و سردبیر بخش خبر آن «نیکو پیتنی» در هفته‌های اخیر مشغول انتشار مطالب و عکس و ویدئوهای مربوط به تظاهرات، خشونت ها و اعتراضات ایرانیان بوده است. رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی در مصاحبه‌ای با آقای پیتنی از او در مورد تجارب‌اش در این زمینه سئوال کرد.

در این مدت که مشغول انتشار مطالب مربوط به بحران انتخاباتی بودید مهم‌ترین نکاتی که در مورد ایران و ایرانیان آموختید چه بود؟

نیکو پیتنی: من نکات فراوانی یاد گرفتم. مردم در ایران خیلی مهربان و همیشه آماده کمک هستند. من نامه‌های فراوانی را در حمایت و تشویق از کار اطلاع‌رسانی دریافت کرده‌ام. یکی از مهمترین نکاتی که آموختم در مورد خصوصیات مردم ایران و دوستی و آشنایی با آنها بوده است. مردم در ایران از هر طریقی که می‌توانستند و با وجود خطر و مشکلات فراوان سعی می‌کردند که اخبار و اطلاعات را به رسانه‌ها برسانند . این یکی از نکات مهمی است که من آموختم. و همینطور بسیاری از مردم کشورهای دیگر از جمله آمریکایی ها با علاقه و توجه فراوان به این تلاش ارتباطاتی کمک می‌کردند.

آیا شما از داخل ایران هم واکنش ، اظهار نظر یا اطلاعاتی دریافت می‌کنید؟

بله، هر چند که در روزهای اخیر ارتباط با داخل ایران بسیار دشوارتر شده است. ولی با این همه به طور مستمر از ایران مطالبی دریافت می‌کنیم. گاهی اوقات فقط یک شعر کوتاه است و گاهی هم یک اظهار نظر و یا حکایتی کوتاه از دیده‌های خود را برای ما می‌فرستند که همه
«مردم جهان هنوز هم علاقه فراوانی به حوادث ایران دارند و معمولا یک نوع همدلی با ایرانیان وجود دارد. آنها می‌خواهند بدانند که مردم ایران چه روزها و چه حوادثی را تجربه می کنند.»
آنها واقعا ارزشمند هستند. همانطور که گفتم ارسال این مطالب و تماس با خارج در شرایط فعلی برای ایرانیان بسیار دشوار و خطرناک است.


ولی همین اطلاعاتی که از ایران ارسال می‌شود به جهان خارج خبر می‌دهد که چه اتفاقاتی در ایران افتاده و یا فرضا به ما نشان می‌دهد که رفتار نیروهای بسیجی و خشونت آنها تا چه حدی است. دنیا هنوز هم می‌خواهد جزییات حوادث ایران و از جمله حملات خشونت آمیز به تظاهرات آرام مردم را بداند. مردم جهان هنوز هم علاقه فراوانی به حوادث ایران دارند و معمولا یک نوع همدلی با ایرانیان وجود دارد. آنها می‌خواهند بدانند که مردم ایران چه روزها و چه حوادثی را تجربه می‌کنند.

برخی نگران هستند که اکنون با فروکش کردن موج تظاهرات گسترده در ایران رسانه‌ها و افکار عمومی به مرور حوادث ایران را فراموش خواهند کرد. آیا شما هم احساس می‌کنید که توجه و علاقه به حوادث ایران رو به کاهش است؟

من فکر می کنم که مثل هر خبر یا حادثه خبری دیگری در لحظات و روزهایی که حوادث احساس برانگیز تر است آن موضوع توجه بیشتری به خود جلب می‌کند. اما همانطور که فرضا در روز یکشنبه اخیر دیدم به خاطر تظاهرات در مسجد قبا دوباره همه چیز به سرعت تغییر کرد و حوادث ایران در مرکز توجه قرار گرفت. مسلما دیدن صحنه‌های تظاهرات وسیع روزهای اول بسیار منحصر به فرد بود و پوشش و توجه فراوانی را جلب کرد ولی مخاطبان وب سایت ما هنوز هم با علاقه اخبار ایران را دنبال می‌کنند. نکته جالب این است که بسیاری از مخاطبان به موضوع اصلی این کشمکش سیاسی علاقمند شده‌اند، آنها بازیگران اصلی این حوادث را به مرور شناخته‌اند. مردم از دلایل بروز و روند این بحران درک خوبی پیدا کرده و با دنبال کردن روزانه رویدادها می‌خواهند بدانند که سرانجام آن چه خواهد شد.

کدام یک از اخبار یا حوادث در هفته های اخیر بیش از همه شما را تکان داد؟

«به نظر من این بسیار مهم است که مردم ایران بدانند که فارغ از آنچه که در ساختار سیاسی و حکومت آن کشور روی می‌دهد، اینکه دولت تغییر کند و یا نه ، آنچه که مردم ایران در چند هفته اخیر انجام دادند بر تمام مردم جهان تاثیر فراوانی بر جا گذاشته است و مردم ایران باید به این دستاور خود افتخار کنند.»
مسلما موارد مهمی مثل کشته شدن ندا آقا سلطان یکی از این حوادث تکان دهنده بود. ولی به طور کلی برای من شهامت زنان ایرانی که در مقابل پلیس ایستادگی می‌کردند و یا برای نجات و کمک به مردها با پلیس درگیر می‌شدند واقعا خارق العاده بود. موضوع دیگر اعتراضات شبانه است. من همیشه در جستجوی ویدئوهای مربوط به سر دادن الله اکبر روی پشت بام‌ها هستم. تک تک این تصاویر تکان دهنده، احساس برانگیز و فراموش نشدنی‌اند و من می‌دانم که مخاطبان وب سایت ما به این تصاویر علاقه زیادی دارند.


از زمان وقوع این حوادث در ایران و انتشار اخبار آن در خارج ما شاهد دو تغییر محسوس بوده‌ایم . یکی از این تغییرات این است که برای میلیون‌ها نفر از مردم آمریکا که تاکنون ایران را فقط با احمدی نژاد می‌شناختند اکنون با ایران دیگری آشنا شده‌اند. آنها در این چند هفته متوجه شدند که ایران معنای دیگری نیز دارد و آن مردم ایران هستند که اکثریت آنها برای آزادی و دمکراسی مبارزه می‌کنند.

نکته دیگری که به نظر من تغییر کرده و خیلی جالب است این است که فارغ از اینکه دولت و رییس جمهور آمریکا چه می کنند بسیاری از مردم عادی آمریکا از تبار و نژادهای گوناگون به‌شدت تحت تاثیر حوادث ایران قرار گرفته‌اند. به عنوان مثال مردم عادی در شهرهای کوچک ایالت تگزاس را می‌بینیم که در حمایت از مردم ایران شعار می‌دهند و یا پلاکارد و نشان‌هایی درخانه خود نصب می‌کنند.

به نظر من این بسیار مهم است که مردم ایران بدانند که فارغ از آنچه که در ساختار سیاسی و حکومت آن کشور روی می‌دهد، اینکه دولت تغییر کند و یا نه ، آنچه که مردم ایران در چند هفته اخیر انجام دادند بر تمام مردم جهان تاثیر فراوانی بر جا گذاشته است و مردم ایران باید به این دستاور خود افتخار کنند.

اینترپل: درخواستی برای تعقیب شاهد قتل «ندا» دریافت نکرده ایم

درحالی که فرمانده پلیس ایران گفته بود پزشک حاضر در صحنه قتل ندا آقاسلطان تحت تعقیب اینترپل قرار گرفته، پلیس بین‌الملل، اینترپل، می‌گوید تاکنون درخواستی از مقامات جمهوری اسلامی در این مورد دریافت نکرده است.

اسماعيل احمدى مقدم، فرمانده نيروى انتظامى ايران روز چهارشنبه در گفت‌وگو با خبرنگاران، قتل «ندا آقا سلطان» را يک سناريوى از پيش تعيين شده دانست و گفت که «آرش حجازى، پزشکى که در صحنه قتل ندا آقاسلطان حضور داشته است، توسط نيروهاى وزارت اطلاعات و پليس اينترپل تحت تعقيب است».

اکنون دفتر مطبوعاتی دبیرخانه فرماندهی اینترپل در لیون فرانسه در پاسخ کتبی به پرسش رادیو فردا، می‌گوید که «تا ساعت ۱۰:۳۰ پیش از ظهر روز پنجشنبه دوم ژوئیه (یازدهم تیر ماه) به وقت لیون، هیچگونه درخواستی از مقامات ایرانی، در خصوص پرونده مرگ ندا آقاسلطان دریافت نکرده است».

آرش حجازی، نویسنده و پزشک، چند روز پس از قتل ندا آقاسطان در مصاحبه با شبکه جهانی بی.بی.سی اظهار کرد که در زمان قتل ندا آقاسطان در ایران حضور داشته و در صحنه قتل حاضر بوده است.

برخی از تصاویر ویئویی مخابره شده از صحنه مرگ ندا آقاسلطان صحت گفته‌های آقای حجازی را در مورد حضور در صحنه قتل این دختر ۲۷ ایرانی تأیید می‌کند.

آقای حجازی همچنین در بیان جزئیات قتل ندا عنوان کرد که او به به ضرب گلوله یک بسیجی به قتل رسیده است.

ندا آقا سلطان که مرگ وی به نماد اعتراض‌ها عليه نتايج انتخابات رياست جمهورى ايران در خارج تبديل شده، شنبه هفته گذشته و در جريان يکى از راهپيمايى‌های اعتراضی به ضرب گلوله به قتل رسید.

تصاویر ویدئویی از صحنه کشته شدن ندا آقاسلطان به سرعت در اينترنت و تلويزيون‌هاى مهم دنيا انتشار یافت و در بسيارى از اعتراض‌هاى خارج از کشور به سرکوب ها در ايران، عکس وى در دست معترضان دیده می‌شود.

با بالا گرفتن اعتراض‌ها به مرگ خانم آقا سلطان، باراک اوباما، رييس جمهور آمريکا، در يک مصاحبه مطبوعاتى گفت که از ديدن تصاوير مرگ وى ناراحت شده و افزود: «من فکر مى‌کنم هر کسى که اين تصوير را مى‌بيند متوجه مى‌شود اساساً در اين زمينه بى‌عدالتى رخ داده است.»

با این حال رسانه‌هاى دولتى جمهورى اسلامى، بلافاصله مسئوليت مرگ «ندا» را متوجه عوامل خارجى کردند و حتى روزنامه «جوان» که به سپاه پاسداران نزديک است این موضوع را به خبرنگار اخراج شده تلويزيونى بى.بى.سى نسبت داد.

در تازه‌ترین واکنش‌ها به اظهارات رئیس پلیس ایران در مورد کشته شدن ندا، رابرت گيبس، سخنگوى كاخ سفيد آمريكا، این مقام انتظامی ايران مبنی بر اینکه قتل «ندا آقا سلطان» سناریو بوده است را «بهت آور» ارزیابی کرد.

ایران کشوری دیگر شد

«چهار روز پس از انتخابات ریاست جمهوری وقتی به ایران رفتم، مثل این بود که وارد کشور دیگری شده‌ام.»

رولا خلف از تحلیلگران خاورمیانه در روزنامه فاینشنال تایمز، بر مبنای مشاهدات خود از سفر اخیرش به ایران، نگاهی دارد به آنچه که او «تغييری بزرگ» در ایران می‌داند. او در ابتدای مطلب اشاره می‌کند که در ماه فوریه در سفر به ایران از چند شهر از جمله تهران ، اصفهان و قم دیدن کرده و با گروهی از روحانیون ، مشاوران رئیس جمهور و سیاستمداران متمایل به جناح اصلاح طب دیدار و گفت‌وگو کرده است.

نویسنده می‌گوید در ماه فوریه ایران را کشوری با اعتماد به نفس یافت. کشوری که برنامه‌های هسته ای آن پیشرفته تر از آن است که بشود متوقف اش کرد و نفوذ منطقه ای آن از افغانستان گرفته تا عراق و لبنان و فلسطین یک منبع عظیم قدرت است.

رولا خلف تاکید می‌کند که در آن ایام مردم عادی ایران نیز امیدوار بودند، چون برای اولین بار در تاریخ معاصر در آمریکا رئیس جمهوری به کاخ سفید راه یافته است که می‌خواهد با ایران و ایرانیان از دریچه احترام متقابل وارد شده و خواستار مناسباتی جدید و متفاوت با این کشور است.

در ماه فوریه سیاستمداران و گروه‌های اصلاح‌طلب در حال طرح‌ریزی راهکارهای خود برای انتخابات ریاست جمهوری بودند. محمد علی ابطحی که نویسنده از او به عنوان یک «روحانی خوش برخورد» یاد می‌کند به وی گفت که فقط محمد خاتمی از وجهه و نفوذ لازم برای جلب حمایت مردمی و شکست محمود احمدی نژاد برخوردار است. مصطفی تاج زاده که نویسنده از او به عنوان استراتژیست اردوی اصلاح طلبان یاد می‌کند با تجزیه و تحلیل آمار و ارقام به وی نشان داد که اصلاح طلبان برای شکست جبهه طرفدار محمود احمدی نژاد به چه میزان رای نیاز دارند.

رولا خلف می‌نویسد در بسیاری از این دیدارها همه تاکید می‌کردند که «ایران باید خود را از دست محمود احمدی نژاد نجات دهد» و این انتخابات یک فرصت استثنایی است. به گفته آنها شورای نگهبان که مرجع تشخیص صلاحیت نامزدها است جرائت ندارد که صلاحيت یک اصلاح طلب مورد احترام و صاحب نام را رد کند.

نویسنده فاینشنال تایمز اشاره می‌کند که پس از مدتی محمد خاتمی به نفع میر حسین موسوی کنار رفت و بخش وسیعی از اصلاح طلبان دور آقای موسوی گرد آمدند. او نخست وزیر دوران جنگ و از افراد مورد اعتماد آیت الله خمینی بنیانگذار جمهوری اسلامی است. و بسیاری می‌گفتند که ورود میرحسین موسوی به صحنه انتخابات احتمالا پیشنهاد آیت الله خامنه ای بوده است چون ظاهرا از نظر رهبر ایران آقای موسوی نامزد مورد قبول‌تری برای کل نظام خواهد بود.

رولا خلف در بخش بعدی مقاله خود از مشاهداتش در سفر اخیر به ایران می‌نویسد که چند روز پس از انتخابات ریاست جمهوری بود. وی می‌نویسد در این سفر ایران را کشوری بدبین و خشمناک یافتم که حکومت آن در مقابل اعتراض مردم به پیروزی بحث برانگیز و مهندسی شده محمود احمدی نژاد معترضان و منتقدان را بدون هیچ ملاحظه و تحملی سرکوب می‌کند.

بسیاری از اصلاح طلبانی که من در سفر قبل با آنها مصاحبه کرده بودم از جمله محمد علی ابطحی و مصطفی تاج زاده در بازداشت بودند. حکومت، حتی به ابراهیم بزدی سالخورده و بیمار هم رحم نکرده و وی را از بیمارستان راهی زندان کرده بود. دانشجویانی که به حمایت از میرحسین موسوی فعال شده بودند مورد حمله قرار گرفته و جوانان در خیابان‌ها که خواستار احترام به آرای خود بودند با شدت عمل پلیس و بسیجی‌ها مواجه می‌شدند.

رولا خلف می‌نویسد شور و عزم هواداران میر حسین موسوی واقعا حیرت‌انگیز بود و هراس رژیم اسلامی که می‌کوشید اعتراض‌ها را کار بیگانگان جلوه دهد کاملا محسوس بود. با این همه درپایان هفته اول حوادث و سخنرانی آیت الله خامنه ای در تایید آرا و اعلام نزدیکی و حمایت از محمود احمدی نژاد بود که عمق حوادث تراژیک ایران خود را به خوبی نشان داد.

بحرانی که با اختلاف بر سر آرا و سلامت رای گیری آغاز شده بود به تردید و سئوال در مورد «بود و نبود رژیم» بدل شد. رهبر ایران از میران و عمق نارضایتی مردم از رژیم سیاسی ایران ارزیابی نادرستی داشت و فکر نمی‌کرد که میرحسین موسوی تا این حد سیاست‌های کلان حکومت در سال‌های اخیر – که در حقیقت سیاستهای رهبری نظام بوده‌اند – را زیر سئوال ببرد.

تجربه دو دوره قبل هدایت دولت توسط اصلاح طلبان – دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی بین سال ۱۹۹۷ تا ۲۰۰۵ – خطر از دست دادن کنترل امور را برای آیت الله خامنه ای زنده می‌کند. منطق حکم می‌کند که اگر اصلاح طلبان بتوانند به اهداف دراز مدت خود دست یابند قاعدتا یکی از تحولات مهم در ساختار سیاسی ایران حذف مقام‌ها و ارگان‌های غیر انتخابی از جمله ولایت فقیه و نهادهای وابسته به آن خواهد بود.

رولا خلف در پایان می‌نویسد در چنین اوضاعی از یک طرف اراده مردم ایران برای دفاع از حقوق و آزادی خود و ازطرف دیگر عدم پذیرش نوعی مصالحه از سوی آیت الله خامنه ای می‌تواند این بحران را به یک ضربه جبران ناپذیر به پایه‌ها و مشروعیت حکومت اسلامی بدل کند.

زور و سرکوب خشن می‌تواند حرکات اعتراضی را خاموش کند و بازداشت اصلاح طلبان می‌تواند آنها را برای مدتی ساکت کند. اما فراموش نکنیم که حرکتی که با هدف اعتراض به تقلب در انتخابات به راه افتاد به فاصله یک هفته به جنبشی بدل شده است که کلیت نظام اسلامی را به چالش کشیده که رهبر با هر آنچه در توان دارد می‌کوشد آنرا حفظ کند.

دیروز شش نفر در زندان اوین اعدام شدند

صبح دیروز شش نفر در زندان اوین اعدام شدند. هویت هیچ یک از آنان اعلام نشده است.
عصمت الله جابری ، دادیار اجرای احکام دادسرای جنائی تهران، به خبرگزاری ایسنا گفت این افراد محکوم به قصاص بودند و چند تن از آن ها همسر خود را کشته بودند.
از سوی دیگر، به گزارش ایسنا، دیروز سه محکوم به قصاص از پای چوبه دار بازگشتند.
یکی از آنان که در سن 16 سالگی مرتکب قتل شده بود، بر اساس نامه آیت الله هاشمی شاهرودی، رئیس قوه قضائیه، مجازاتش به تعویق افتاد و اعدام نشد. دو نفر دیگر نیز که متهم به قتل بودند توانستند لحظاتی قبل از اعدام از اولیای دم رضایت بگیرند و به زندگی بازگردند.

واكنش كاخ سفيد به ادعاى «سناريوى از پیش تعیین شده» قتل ندا آقا سلطان

رابرت گيبس، سخنگوى كاخ سفيد آمريكا، ادعاى فرمانده نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ايران مبنی بر اینکه قتل «ندا آقا سلطان» سناریو بوده است را «بهت آور» دانست.

اسماعيل احمدى مقدم، فرمانده نيروى انتظامى ايران روز چهارشنبه در گفت و گو با خبرنگاران، قتل «ندا آقا سلطان» را يك سناريوى از پيش تعيين شده دانست و گفت: «آرش حجازى يكى از شاهدان اين ماجرا كه در اين پرونده‌ نقش داشته است و اقدام به سم پاشى عليه نظام كرده، فرارى است و وزارت اطلاعات در پى دستگيرى اين فرد است.»

رابرت گيبس، سخنگوى كاخ سفيد آمريكا در باره اين اظهارات گفت: «به نظر من، اين يك كارزار برای ارائه اطلاعات غلط درباره حادثه اى است كه رخ داده است.»

وى افزود: «به نظر من اينكه مرگ يك زن بيگناه طراحى شده باشد، حتى بوسيله آنها، بهت آور است.»

ندا آقا سلطان كه به نماد اعتراض ها عليه نتايج انتخابات رياست جمهورى ايران در خارج تبديل شده است هفته گذشته و در جريان يكى از راهپيمايى ها كشته شد.

ويدئوى صحنه مرگ اين زن ۲۷ ساله كه از صورت او خون بيرون مى ريزد به سرعت در اينترنت و تلويزيون هاى مهم دنيا پخش شد و در بسيارى از اعتراض هاى خارج از كشور به سركوب ها در ايران، عكس وى در دست معترضين قرار دارد.

با بالا گرفتن اعتراض ها به مرگ خانم آقا سلطان، باراك اوباما، رييس جمهور آمريكا، در يك مصاحبه مطبوعاتى گفت كه از ديدن تصاوير مرگ وى ناراحت شده و افزود: «من فكر مى كنم هر كسى كه اين تصوير را مى بيند متوجه مى شود اساسا در اين زمينه بى عدالتى رخ داده است.»

رسانه هاى دولتى جمهورى اسلامى بلافاصله مسئوليت مرگ «ندا» را متوجه عوامل خارجى كردند و حتى روزنامه «جوان» كه به سپاه پاسداران نزديك است آن را به خبرنگار اخراج شده تلويزيونى بى بى سى نسبت داد.

يكى از شاهدان مرگ خانم آقا سلطان پزشكى به نام آرش حجازى بود كه پس از سفر به لندن در باره جزئيات حادثه با شبكه بى بى سى گفت و گو و اعلام كرد كه وى به ضرب گلوله يك بسيجى كشته شده است.

هفته جارى، محمود احمدى نژاد، رييس جمهور ايران از قوه قضاييه ايران خواست تا به اين پرونده رسيدگى كرده و عاملان حادثه را محاكمه كند.

در همين زمينه، فرمانده نيروى انتظامى جمهورى اسلامى ايران روز چهارشنبه گفت: «آرش حجارى، پزشكى كه در صحنه قتل ندا آقاسلطان حضور داشته است، توسط نيروهاى وزارت اطلاعات و پليس اينترپل تحت تعقيب است.»

آقاى احمدى مقدم مى گويد كه «قتل ندا آقا سلطان سناريو است و هيچ ربطى به اغتشاش هاى تهران ندارد.»

انتخابات رياست جمهورى ايران كه با معرفى محمود احمدى نژاد به عنوان نامزد پيروز به پايان رسيد با اعتراض هاى گسترده اى همراه بود كه در جريان آن صدها نفر بازداشت و تعدادى از معترضان نيز كشته شدند.

بر اساس اعلام فرمانده نيروى انتظامى، علاوه بر ندا آقا سلطان حداقل ۱۹ نفر ديگر در اعتراض هاى پس از انتخابات رياست جمهورى كشته شدند.

با اين حال، وى هيچ توضيحى در باره هويت كشته شدگان نداد.

تعدادی صندوق پلمپ شده رای گیری در ساختمان کتابخانه مرکزی شیراز پیدا شد

بر پایه گزارشها روز چهارشنبه، در بازدید جمعی از مسئولان محلی استان فارس از ساختمان نیمه کاره کتابخانه مرکزی شیراز، تعدادی صندق های آرای پلمپ شده پیدا شد.

محمد رضا نسب عبداللهی یکی ازخبرنگاران محلی در شیراز، در این باره به رادیو فردا گفت، این صندوقها در بازدید امام جمعه و استاندار این شهر و خبرنگاران محلی در این محل پیدا شد و استاندار شیراز نیز از خبرنگاران خواسته است تا این از انتشار این خبر خودداری کنند.
همزمان خبرگزاری رسمی جمهوری اسلامی ایرنا به نقل از ابراهیم عزیززاده فرماندار شيراز اعلام کرد صندوق های رای در کتابخانه مرکزی ربطی به انتخابات ریاست جمهوری اخیر ندارد.
وی همچنین گفت، صندوقهای موجود درمرکز اسناد و کتابخانه مرکزی شيراز مربوط به دوره های مختلف انتخابات گذشته ازجمله مجلس خبرگان رهبری، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستاست.

بیانیه تازه میرحسین موسوی منتشر شد

بیانیه شماره ۹ میر حسین موسوی در واکنش به تایید نتایج انتخابات ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان ،‌روی سایت قلم نیوز منتشر شد.
میر حسین موسوی، در این بیانیه که خطاب به مردم ایران صادر شده است با تاکید دوباره بر انجام تقلب در انتخابات ، نوشته است : از این پس ما دولتی خواهیم داشت که اکثریتی از جامعه که اینجانب نیز یکی از آنان هستم ، مشروعیت سیاسی آن را نمی پذیرد.
وی در این بیانیه افزوده است که نمی تواند بر سر حقوق و آرای پایمال شده مردم معامله و مصالحه کند.
میرحسین موسوی تاکید کرده است که با ساختار شکنی قویا مخالف است و اعتقاد دارد که قانون اساسی جمهوری اسلامی دارای ظرفیت های ارزشمند تحقق نایافته است که باید اجرای آن ها بصورت مطالبه ملی درآید.
وی افزوده است :گرو‌هی از نخبگان قصد دارند گرد هم آیند و با تشکیل جمعیتی قانونی، صیانت از حقوق و آرای پایمال شده مردم در انتخابات را از طریق انتشار مدارک و اسناد تقلب‌ها و تخلف‌های انجام گرفته، و رجوع به محاکم قضایی پیگیری کنند و نتایج آن را مستمرا به اطلاع عموم مردم برسانند. میرحسین موسوی افزوده است که وی نیز به این جمع می‌پیوندد.
بر اساس بیانیه میرحسین موسوی، این گروه، اجرای اصول معطل مانده قانون اساسی را در دستور کار خود خواهد داشت و در مرحله کنونی از جمله این مطالبات را نیز دنبال خواهد کرد:
توقف برخوردهای امنیتی، فوق امنیتی و نظامی با مسائل انتخاباتی و بازگشت کشور به فضای طبیعی سیاسی.
- اصلاح قانون انتخابات به نحوی که امکان تکرار تقلبات گسترده را از بین ببرد
- آزادی مطبوعات و رفع توقیف از آنها
- آزادی همه دستگیرشدگان سیاسی و ابطال پرونده‌سازی‌های جعلی امنیتی.

چرا بازداشت شدم و چه بر سرم آمد...

صدها نفر در اعتراضات اخیر به نتایج انتخابات ایران بازداشت شده‌اند. بسیاری از منابع خبری داخل ایران تعداد بازداشت‌شدگان را نزدیک دو هزار نفر می‌دانند.

آن کسانی‌ که ۱۰ سال پیش در آخرین و مهم‌ترین موج تظاهرات دانشجویی دستگیر شدند به خوبی آنچه این بازداشت‌شدگان جدید در پیش روی خواهند داشت را می‌شناسند.

علی فتحی (اسم مستعار) یکی از دانشجویان دستگیر شده در سال ۱۳۷۸ است که داستان خود را برای رادیو اروپای آزاد/رادیو آزادی تعریف می‌کند.

می‌خواهید بدانید چه بر سر مردمی که در این روزها در پی آخرین راهپیمایی‌ها در ایران بازداشت شده‌اند می‌آید؟ برای‌تان می‌گویم.

من، دقیقا ده سال پیش، در جریان تظاهرات دانشجویی سال ۱۳۷۸ در تهران بازداشت شدم. کاری که من آن موقع کرده بودم، مثل همین کاری بود که معترضین کنونی انجام می‌دهند، یعنی نشان دادن نارضایتی خود نسبت به نتایج انتخابات ریاست جمهوری. و این بنابر موازین قانونی امری عادی و بدیهی محسوب می‌شد.

اما مجازاتم بالعکس، آن قدر جنایتکارانه بود که مجبور شدم از کشور فرار و درخواست پناهندگی سیاسی از اروپا کنم.

در سال ۱۳۷۸، محمد خاتمی رئیس جمهور بود و امیدهای اصلاح‌طلبانه در اوج بودند، امید به این که فضای ظالمانه و ایدئولوژیک جمهوری اسلامی اندکی مرتفع شده است.

من آن موقع دانشجو بودم و مانند بسیاری از همکلاسی‌هایم از این اندک آزادی جدید برای بیان صریح اندیشه‌هایم لذت می‌بردم. این آزادی بیان حتی در کلاس ریشه‌های انقلاب اسلامی هم صدق می‌کرد.

در آن زمان، حتی حضور بسیجی‌ها در بین دانشجوها، هم دیگر آن تاثیر ترسناک همیشگی را نداشت. شرایط فرق کرده بود.

سپس جرقه‌ای زده شد که به تظاهراتی در محیط‌‌های دانشگاهی تهران منجر شد و بعد از آن در تابستان سال ۱۳۷۸ به دیگر شهرهای ایران رسید.

تعدادی از دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به بسته شدن روزنامه سلام به خیابان‌ها ریختند. لباس‌شخصی‌های متعصب، مسلح به چماق، به این گروه کوچک حمله کردند و یک دانشجو را به قتل رساندند، در حالی که نیروهای انتظامی حاضر در محل هیچ عکس‌العملی نشان ندادند.

از خشم آتش گرفتیم. هزاران دانشجو به خیابان‌ها ریختند و خواستار اخراج مسئولین ارشد پلیس شدند.

از خاتمی خواستیم که با افزودن سرعت روند اصلاحات راه را برای جامعه‌ای بازتر فراهم کند.

من جزء گروه ۵۰ نفره‌ای از دانشجویان بودم که پوستری از آیت‌الله خامنه‌ای را که از ساختمان دانشگاه آویزان بود پاره کردیم. یک نفر پوستر را آتش زد. پلیس ضدشورش ساده‌ترین کار را کرد: دور تا دور کوی را محاصره و هر کسی را که درون کوی بود بازداشت کرد.

اما ما را به پاسگاه پلیس نبردند. در عوض به ما چشم‌بند زدند و خارج از محدوده قانونی به مکانی منتقل شدیم که خانواده‌های‌ ما نتوانند پیدای‌مان کنند.

این مکان یکی از اردوگاه‌های نظامی تقریبا متروکه‌ای بود در خارج از تهران که از دوران جنگ ایران و عراق باقی مانده بود.

در آنجا، انداختن‌مان در کانتینرهای آهنی. لباس‌های‌مان را در آوردند و نفری دوتا پتو به ما دادند.

درون کانتینرها، نه جایی بود برای خوابیدن و نه چراغ برقی. هیچ جور نمی‌شد فهمید ساعت چند است، مگر در طول روز، زمانی که نور خورشید از روزنه نگاهبانی یا از سوراخ تهویه هوا به درون می‌تابید.

در کانتینر با چهار نفر دیگر بودم. هنوز بیست سال‌مان هم نشده بود. به مدت دو هفته برهنه و ناتوان، مدام با این ترس رودررو بودیم که در چنگال بازداشت‌کننده‌گان‌مان گیر افتاده باشیم و هیچ کس خبردار نشود.

یک بار در روز برای‌مان غذا پرت می‌کردند. هر از چندی برای بازجویی ما را می‌بردند بیرون. هر دو کار، آن یک ذره منزلتی که برای‌مان مانده بود را هم به باد می‌داد.

اولین مرحله بازجویی‌ها فقط کتک بود و بس. مردانی که مشخصا باور داشتند که ما قوانین الهی و انسانی را زیر پا گذاشته‌ایم، ما را تا جایی که می‌خوردیم می‌زدند.

بعد بازجویی واقعی شروع شد. هدف این بود که نشان دهند راه فراری در کار نیست.

آیا همه اینها می‌ارزید به اینکه از خانه و سرزمینم فرار و خانواده و عزیزترین دوستانم را ترک کنم؟ البته که نمی‌ارزید. ولی این سوالی بود که هرگز نمی‌بایست از خودم می‌پرسیدم. حکومت کشور من، کشورم را از من گرفت. گناه من چیزی جز شرکت کردن در یک تظاهرات نبود.
بازجویان می‌خواستند بدانند چه کسی عکس «آقا» را پایین کشیده بود، من در چه گروه‌های سیاسی فعال بودم، و دوستان و همکلاسی‌هایم به چه گروه‌هایی وابستگی داشته‌اند.


مهم نبود چه جوابی می‌دهم، چون هر جوابی که می‌دادیم از نظر آنها غلط بود:

«مسعود رجوی (رهبر گروه مجاهدین خلق ایران) رو می‌شناسی؟»

«نه.»

«دروغ می‌گی حروم‌زاده، همه مسعود رجوی‌رو می‌شناسن. همه حرفات دروغ‌ان.»



بعضی اوقات به نظر می‌رسید که سعی می‌کنند مشکلم را بفهمند:

«تو یکی از آن‌ها بودی که فریاد می‌زدن.»

«نه، من نبودم.»

«چرا ، تو بودی، داد بزن حالا، هر چه قدر دلت می‌خواد فریاد بزن.»



و پیشنهاد مداوا می‌کردند:

«تو گرایشات افراطی داری، باید توازنت‌رو دوباره پیدا کنی.»

بعد رو می‌کرد به یک از مردهای گردن‌کلفت: «برادر مرتضی، ببریدشون به قسمت توازن.»

...و قسمت توازن یعنی کتک بیشتر.

در طول بازجویی‌ها، همه سر و صورتم را با یک کلاه یا نقاب می‌پوشاندند. از زیرش فقط زمین را می‌دیدم.

بعد از دو هفته، مرا به سلولی دیگر منتقل کردند، بدون این که بدانم کجا هستم. گاهی سلول‌ها تاریک تاریک بود و گاهی چهار لامپ پرنور، بیست و چهار ساعت روشن می‌ماندند.

خوش‌شانس بودم، چون چیزی برای اعتراف کردن نداشتم. خوش‌شانس بودم چون بازداشت‌کنند‌گانم منفعت زیادی در بازجویی من ندیدند. هشت ماه بعد، بدون هیچ توضیحی -درست همان گونه که در این مدت با من رفتار کرده بودند- مرا آزاد کردند.

اما من حالا دیگر مجرمی بودم با سابقه زندان و این یعنی که ایران برای من دیگر چیزی به جز زندانی همیشگی نخواهد بود.

با داشتن سابقه زندان، دیگر نمی‌توانستم به دانشگاه برگردم. کار هم نمی‌توانستم بکنم. تنها راه این بود که تهران را ترک کنم و برگردم به شهرستان خودم.

پدر و مادرم هیچگاه به زنده بودن من شک نکرده بودند. در تمام این ماه‌ها، همه زندان‌های تهران را برای پیدا کردن من زیر پا گذاشته بودند. در تمام این مکان‌ها، به آن‌ها گفته بودند که هیچ گزارش یا سندی مبنی بر زندانی شدن من وجود ندارد. ولی یک مقام رسمی به آنها گفته بود که احتمالا من «مفقود» شده‌ام.

پلیس پرونده زندانم را به منزل پیرمردی در شهرستان محل تولدم فرستاد. پیرمرد سه پسر خود را در جنگ ایران و عراق از دست داده بود. یک مغازه کفش‌فروشی مردانه در کنار بانک محل داشت. می‌گفتند به لطف ارتباطاتش با سپاه پاسداران، مرد بانفوذ و قدرتمندی است.

این مرد مامور کنترل آزادی مشروط من بود. هر هفته باید جلو او حاضر می‌شدم تا ثابت کنم که هنوز در شهر هستم. اگر می‌خواستم که دوستانم را در شهر دیگری ببینم، می‌بایست از او اجازه می‌گرفتم.

تنها چیزی که از من می‌خواست، این بود که دعا کنم.

کم‌کم تصمیم گرفتم به خارج سفر کنم. همان طور که اعتماد پیرمرد به من بیشتر می‌شد، راحت‌تر به من اجازه می‌داد که مدت بیشتری را در شهر نباشم و در یکی از همین غیبت‌ها بود که از ایران گریختم.

راه فرار -از مرز ایران تا ترکیه و با کشتی تا یونان و راه زمینی تا فرانسه- راهی بسیار شناخته شده است. بعضی از آن‌هایی که در حال حاضر به دلیل اعتراضات به نتایج انتخابات در زندان به سر می‌برند نیز (اگر آزاد شوند) بدون شک این راه را در پیش خواهند گرفت. این مسیر، مسیر وحشتناک و بسیار خطرناکی است، همان قدر غیر انسانی است که زندان.

هرگاه که قاچاقچیان مرا به گروه دیگری تحویل می‌دادند، با حیله و دروغ، پول بیشتری می‌طلبیدند و می‌گفتند که هنوز کسی به آن‌ها پول نداده است. در نتیجه خیلی زود تمام پول‌هایم تمام شد.

سوار کانتینرهای باری ‌شدم. زیر یک کامیون آویزان شدم؛ یعنی در واقع نشستم روی یک میله آهنی کوچک در فاصله پنجاه سانتی‌متری از سطح آسفالت، با بازوانی که از ترس فلج شده بودند. از ترس بی‌حس شده بودم...

آیا همه اینها می‌ارزید به اینکه از خانه و سرزمینم فرار و خانواده و عزیزترین دوستانم را ترک کنم؟ البته که نمی‌ارزید. ولی این سوالی بود که هرگز نمی‌بایست از خودم می‌پرسیدم. حکومت کشور من، کشورم را از من گرفت. گناه من چیزی جز شرکت کردن در یک تظاهرات نبود.